شهید مطهری و شکل‌گیری ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران

از بانک اسلامشناسان
پرش به: ناوبری، جستجو
شهید مطهری و شکل‌گیری ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران
شهید مطهری و شکل‌گیری ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران
نویسنده: اسماعیل عبادولین
استاد راهنما: خانم دکتر ممد اوا
مرکز علمی: دانشگاه فدرال قازان
مقطع تحصیلی: دکتری
موضوعات: اندیشه‌های شیهد مطهری، ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران
زبان: روسی

این پایان‌نامه در 14 مارس سال 2012 جهت دریافت درجه نامزدی علوم تاریخی (دکتری تاریخ) در دانشگاه فدرال قازان دفاع شد. این پایان نامه توسط پژوهشکده شرقشناسی آکادمی علوم روسیه و مدیر بخش ایران شناسی آن خانم دکتر ممد اوا تایید شد و متن کامل آن در کتابخانه دیجیتال مرکز اطلاعات علمی روسیه قرار دارد.

فهرست مندرجات

  • دیباچه؛
  • زندگی نامه و احوال شخصیه آیة الله مرتضی مطهری؛
  • شخصیت شهید مطهری و تحصیل ایشان در قم؛
  • زندگی در تهران و شرکت در جنبش اسلامی امام خمینی دهه های 50 و 60 م.؛
  • شهید مطهری و حسینیه ارشاد (1965-1971)؛
  • شهید مطهری و زندگی اجتماعی ایران در دهه 1970؛
  • نقش سیاسی و فکری شهید مطهری در انقلاب اسلامی؛
  • نظام فکری شهید مطهری؛
  • ایدئولوژی اسلامی و نظریه تکامل اجتماعی انسان؛
  • شهید مطهری و ناسیونالیزم ایرانی؛
  • تأملات شهید مطهری در مورد انقلاب اسلامی میراث فکری شهید مطهری در ایران معاصر.

یکی از اهداف نویسنده در این پایان نامه بررسی شکل‌گیری ایدئولوژی انقلاب اسلامی از لحاظ ارتباط مستقیم آن با فرهنگ ریشه دار دینی شیعیان است و این هدف جز با بررسی دقیق زندگی و احوال شخصیه شهید مطهری امکان پذیر نیست.

شهید مطهری در شکلگیری ایدئولوژی جنبش انقلابی اسلامی ایران نقش اساسی داشت. او در این دوران پرهیاهوی تاریخ ایران مجموعه ای از اندیشه ها و نظریه های عمیق را مطرح کرد که این اندیشه ها بر افکار عمومی جامعه ایران و بویژه نسل جوان ایرانیان تاثیر قابل توجهی گذاشتند. این نسل جوان به نیروی محرکه انقلابی اسلامی ایران تبدیل شد. شهید مطهری خود نماینده نسل جدید روحانیون شیعی بود که ویژگی های اصلی این گروه متجدد همچون تمایل به اصلاح در نهاد روحانیت، تجدد گرایی دینی، ایجاد گفتمان فکری و کلامی و طرح ایدئولوژی جامع و فراگیر دینی، تامین وحدت دو قشر روحانیون و روشنفکران در شخصیت شهید مطهری جلوه گر گردید.

یکی دیگر از این نسل این بود که تنها به مسائل فقهی اکتفا نکرده و برای ابعاد فلسفی، کلامی و عرفانی دین نیز اهمیت فراوانی قائل بودند که این ابعاد در ایدئولوژی انقلاب اسلامی حضور پررنگی پیدا کرد. آنها با بیرون کشیدن این ابعاد از درون لایه های متعدد تاریخ به آنها رنگ و بوی تازه بخشیدند و با بازنگری در محتوای آنها مقدماتی برای شکلگیری ایدئولوژی نوین اسلامی فراهم آوردند.

می توان گفت که مطهری رسالت خود را در طرح ایدئولژی برخوردار از استدلال و منطق و ژرفای فکری دید و با استفاده از تبحر علمی، خوش بیانی و خوشقلمی خود تمام تلاشهای خویش را در راستای این هدف مبذول داشت. مطهری در یک جامعه در حال مدرن شدن و روبرو با مسائل مانند پیشرفت و تجدد به سر می برد. نظریه "تکامل اجتماعی انسان" شهید مطهری موجب تجدید نظر در پیشرفت اجتماعی و جهتگیری آن شد و جایگزینی برای نظریه های غربی به شمار می رود. شهید مطهری با طرح رسالت تاریخی و معنوی اسلام در مقابل مادی گرایی غرب به رفع عقده حقارت که اذهان روشنفکران ایرانی به آن مبتلا بودند و احساس شدید عقب افتادگی داشتند، کمک کرد. این تحول در فهم تکامل و پیشرفت مردم ایران را در بستر اصلی سیر تکاملی بشر قرار داد.

مطهری شاهد شکاف عظیمی بین نسل های سنت گرا و متجدد بوده و در دهه های 1960 و 1970 در داخل قشر روحانیت و بازاریان قشر جدیدی شکل می گرفت که عمدتاً از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه های خارجی تشکیل می شد. این قشر که سابقه خانوادگی آن به قشر متدین و سنترگرای قدیمی بر می گردد با فراگیری علوم جدید ارزشها و افکار غربی را اقتباس می کردند و به تدریج وارد وادی التقاط و بحرانهای فکری شدند. نظام فکری شهید مطهری پاسخی به نیازهای این قشر و تلاشی در رفع تشنگی فکری آن بود. مطهری سعی داشتبا ترکیب پتانسیئل مکتب شیعی و تفکر روشنفکری زمینه ای برای تقریب و اتحاد دو قشر سنتی و غربگرا تهیه نماید. اما با اینکه فعالیتهای ایشان موثر بود متاسفانه برای عده ای از روشنفکران قابل پذیرش نبود و استاد بوسیله جوانان دارای اعتقادات التقاط آمیز شهد شهادت را نوشید.

شهید مطهری مبتکر حسینیه ارشاد بود و این نهاد علمی و تبلیغی بعنوان واسطه اصلی تقریب روحانیت و روشنفکران در نظر گرفته شد اما بعد از چهار سال به دلیل اختلافات داخلی و خرابکاری های ساواک تعطیل شد. حسینیه ارشاد هرچند با ناکامی روبرو شد یک گام موفقی به سوی گفتگو و اتحاد بین حوزه و محافل روشنفکری بود واهمیت آن برای شکلگیری گفتمان فکری انقلاب انکار ناپذیر است. مطهری با طرح انتقاد منطقی از ناسیونالیزم و نژادپرستی ایرانی و ایدئولوژی رسمی رژیم شاهنشاهی پهلوی، ایدئال وحدت اسلامی را بعنوان جایگزین هویت نژادمحور شاهنشاهی اعلان کرد. اما استاد در عین حال منکر هویت ملی ایران نبوده و برای احساسات ملی و وطندوستی موقعیت شایسته ای قائل بود و حتی به تدوین نظریه ملیت ایرانی که با دین اسلام و اولویت آن همخوانی داشته باشد، اقدام نمود که در این نظریه تاکید اصلی بر اسلامیت و نقش آن در حفظ هویت ملی ایرانیان در طول تاریخ شد. این امر باعث شد که نهضت اسلامی از عواطف ملی مردم ایران بدور نماند.

تلاش شد مطهری برای تحلیل و بررسی فلسفی و همه جانبه پدیده انقلاب و خصوصاً انقلاب اسلامی که از یک سو در تاریخ بشر بی نظیر بوده و از سوی دیگر از سابقه ای طولانی ریشه دار در تاریخ انبیای خدا برخوردار می باشد، در واقع اولین تجربه تأمل فکری، فلسفی و جامعه شناختی در مورد انقلاب ایران بود. شهید مطهری با کشف لایه های باطنی و عمیق انقلاب اسران که از مبانی تمدنی اسلام و حماسه شیعی سیراب می شد، ویژگی های بنیادین این انقلاب دین محور را نشان داد.