سیری در نهج‌البلاغه

از بانک اسلامشناسان
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۱۵ توسط Adminb (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به: ناوبری، جستجو
سیری در نهج‌البلاغه
سیری در نهج‌البلاغه
تصویر جلد ترجمه روسی کتاب سیری در نهج‌البلاغه
پدیدآورندگان
نویسنده: مرتضی مطهری
مترجم: محمدسلام مخشولوف
اطلاعات نشر
ناشر: شرق‌شناسی پیترزبورگ
سال چاپ: 2010
تیراژ: 1000
با حمایت
بنیاد مطالعات اسلامی روسیه
قالب: کتاب
زبان: روسی
شابک: 978-5-85803-425-4

کتاب سیری در نهج البلاغه، مجموعه مقالات بهم پیوسته‌ای است که در سال‌هاى 51-52 شمسى در مجله «مکتب اسلام» توسط استاد شهید مطهری به رشته تحریر درآمد تا به گنجینه‌اى گرانبها مبدل گردد.

نردبان آسمان است این کلام هر که از آن بر رود آید به بام نى به بام چرخ کان اخضر بود بل به بامى کز فلک برتر بود.

کتاب سیری در نهج البلاغه داراى یک مقدمه و هفت بخش است. استاد مطهری در مقدمه به نحوه آشنایی خود با نهج‌البلاغه و وجه تسمیه کتاب - که حاکی از سیر و گردشی در این اقیانوس عظیم و بیکران معرفت و معنویت است - اشاره می‌کنند. مهمترین موضوع‌هاى بحث شده در این کتاب عبارتند از : نهج‌البلاغه و اندیشه‌هاى کلامى، تلقى نهج‌البلاغه از عبادت، حکومت و عدالت، ارزش دنیا از نظر قرآن و نهج‌البلاغه.

استاد مرتضی مطهری در اینباره می‌گوید: از کودکى با نام نهج‌البلاغه آشنا بودم و آن را در میان کتاب‌هاى مرحوم پدرم(اعلى‌اللّه مقامه) مى‌شناختم. پس از آن، سال‌ها بود که تحصیل مى‌کردم. مقدمات عربى را در حوزه علمیه مشهد و سپس در حوزه علمیه قم به پایان رسانده بودم. دروسى که اصطلاحا «سطوح» نامیده مى‌شود نزدیک به پایان بود و در همه این مدت نام نهج‌البلاغه بعد از قرآن بیش از هر کتاب دیگر به گوشم مى‌خورد. چند خطبه زهدى تکرارى اهل منبر را آنقدر شنیده بودم که تقریبا حفظ کرده بودم، اما اعتراف مى‌کنم که مانند همه طلاب و همقطارانم با دنیاى نهج‌البلاغه بیگانه بودم؛ بیگانه‌وار با آن برخورد مى‌کردم، بیگانه‌وار مى‌گذشتم. تا آنکه در تابستان سال هزاروسیصدوبیست، پس از پنج سال که در قم اقامت داشتم، براى فرار از گرماى قم به اصفهان رفتم. تصادف کوچکى مرا با فردى آشنا با نهج‌البلاغه آشنا کرد. او دست مرا گرفت و اندکى وارد دنیاى نهج‌البلاغه کرد. آن وقت بود که عمیقا احساس کردم این کتاب را نمى‌شناختم و بعدها مکرر آرزو کردم که اى‌کاش کسى پیدا شود و مرا با دنیاى قرآن نیز آشنا سازد.

از آن پس چهره نهج‌البلاغه در نظرم عوض شد، مورد علاقه‌ام قرار گرفت و محبوبم شد؛ گویى کتاب دیگرى است غیر آن کتابى که از دوران کودکى آن را مى‌شناختم. احساس کردم که دنیاى جدیدى کشف کرده‌ام.

بیگانگى یک عالم سنى با نهج‌البلاغه چندان عجیب نیست. عجیب این استکه نهج‌البلاغه در دیار خودش، درمیان شیعیان على، در حوزه‌هاى علمیه شیعه «غریب» و «تنها» است همچنان که خود على غریب و تنهاست. بدیهى است که اگر محتویات کتابى و یا اندیشه‌ها و احساسات و عواطف شخصى با دنیاى روحى مردمى سازگار نباشد، این کتاب و یا آن شخص عملاً تنها و بیگانه مى‌ماند هرچند نامشان با هزاران تجلیل و تعظیم برده شود.

باید اعتراف کنیم که با نهج‌البلاغه بیگانه‌ایم؛ دنیاى روحى‌اى که براى خود ساخته‌ایم دنیاى دیگرى است غیر از دنیاى نهج‌البلاغه.

جامعه اسلامى این کتاب را نمى‌شناخت. آن که مى‌شناخت از حدود شرح کلمات و ترجمه الفاظ تجاوز نمى‌کرد. روح و محتواى نهج‌البلاغه از همگان مخفى بود. اخیرا جهان اسلام دارد نهج‌البلاغه را کشف مى‌کند و به تعبیر دیگر نهج‌البلاغه جهان اسلام را فتح مى‌کند.

چیزى که مایه حیرت است این است که قسمتى از محتواى نهج‌البلاغه را، چه در کشور شیعه ایران و چه در کشورهاى عربى، اولین بار «بى‌خدا»ها و یا «باخدا»هاى غیر مسلمان کشف کردند و در اختیار توده مردم مسلمان قرار دادند.

چاپ‌ها

  • مطهری، مرتضی؛ نهج‌البلاغه، ترجمه محمدسلام مخشولوف، بنیاد مطالعات اسلامی روسیه، سن‌پترزبورگ: شرق‌شناسی سن‌پترزبورگ، 2010. 167ص؛

Краткий экскурс по "Нахдж ал-балага" / Муртаза Мутаххари ; [пер. с перс., примеч. М. Махшулова]. - Санкт-Петербург : Фонд исслед. исламской культуры, 2010. - 167 с.; 22 см.; ISBN 978-5-85803-425-4